کد مطلب:316752 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

سینه زنی


دست سقای من، شد ز بازو قلم

گشته نقش زمین، یاورم با علم



ساقی كودكان

داده لب تشنه جان (2)



چون علمدار من، در یم خون نشست

داغ جانسوز او، كمرم را شكست



ساقی كودكان

داده لب تشنه جان (2)



قطعه قطعه شده، پیكر صف شكن

گشته در خاك و خون، غوطه ور ماه من



آمده از جنان، مادرم فاطمه

تا ببیند چه رخ، داده در علقمه



ساقی كودكان

داده لب تشنه جان (2)





[ صفحه 167]





مادرم از وفا، سوگواری كند

از جگر ناله با، اشك جاری كند



جسم عباس من، گشته آماج تیر

ای سكینه سراغ عمو را مگیر



ساقی كودكان

داده لب تشنه جان (2)



«حاج حسینعلی محمودی»